سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که نرمخو گردد، دوستی اش [در دل ها [جایگیرمی شود [امام علی علیه السلام]

حکایات

 
 
زرنگی(یکشنبه 86 اسفند 19 ساعت 12:2 عصر )

گویند روزی کشاورزی به علت خدمت خوبی که به خسرو پرویز کرد مورد توجه او قرار گرفت شاه به او مقداری سکه داد همسر شاه از این عمل شاه عصبانی شد وگفت باید سکه ها را از مرد پس بگیری شاه گفت دیگر برای این کار دیر است..... هنگامی که کشاورز از قصر بیرون رفت یکی ازسکه ها روی زمین افتاد مرد در صددشد تا سکه را پیدا کند .... شاه که این موقعیت را مناسب دیدمرد را فرا خواند وبه او گفت من این همه سکه به تو دادم حال تو انقدر حریصی که به دنبال  ان یکی میگردی مرد که از اهالی بروجرد بود به شاه گفت من حریص نیستم ولی چون دیدم نام مبارک شما بر روی سکه است وبی احترامی به نام شما درست نیست     در صدد یافتن سکه برامدم           وبدین ترتیب کیسه ای دیگر از سکه نصیبش شد


» محمد مهدی نصرالهی
»» نظرات دیگران ( نظر)

 
عشقولانه(شنبه 86 اسفند 18 ساعت 11:30 صبح )

عقل میگفت که جان منزل وماوای من است                                                    عشق می گفت که دل جای تو یا جای من است


» محمد مهدی نصرالهی
»» نظرات دیگران ( نظر)

 
.(جمعه 86 اسفند 17 ساعت 6:12 عصر )
لطفا نظر بدهید
» محمد مهدی نصرالهی
»» نظرات دیگران ( نظر)

 
حکایات(پنج شنبه 86 اسفند 16 ساعت 6:38 عصر )

گویند مردی به پادشاه وقت گله داشت ونزدوی رفت پادشاه دلش برای او سوخت وگفت اگر ازدست من ناراضی هستی از این شهربه اصفهان برو گفت برادرت انجاست گفت به بروجرد برو گفت نوه ات انجاست شاه عصبانی شد و گفت به جهنم برو مرد گفت متاسفانه پدرت انجاست


» محمد مهدی نصرالهی
»» نظرات دیگران ( نظر)

 
لیست کل یادداشت های وبلاگ?
 




بازدیدهای امروز: 1  بازدید

بازدیدهای دیروز:1  بازدید

مجموع بازدیدها: 1567  بازدید


» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «